سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
این وبلاگو واسه همه بروبچ طراحی کردم.امیدوارم خوشتون بیاد.نظر بزارین تا با کمک هم مشکلات وبلاگو رفع کنیم. با تشکر بهزاد
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


من پسری هستم فوق العاده فعال.پر انرژی و سعی میکنم خاکی باشم.دوست دارم همه رو از خودم راضی نگه دارم.دوستون دارم هم وطنای من
فوق العاده دردناکه این کاریکاتور :|

شرحش با شما ....
فوق العاده دردناکه این کاریکاتور :|  شرحش با شما ....



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - چهارشنبه 91 آذر 23 :: 12:32 صبح
خدایا به حرمت اشک های این پدر......



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - چهارشنبه 91 آذر 23 :: 12:32 صبح
خبرگزاری ایسنا: تعدادی از اعضای جنبش عدالت خواه دانشجویی در اعتراض به آتش‌سوزی کلاس درسی در روستای شین‌آباد، با در دست داشتن بخاری نفتی مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش حاضر شدند.

این مراسم نمادین که به گفته برگزار کنندگان با هدف هدیه دادن بخاری نفتی به وزیر آموزش و پرورش به علامت اعتراض به فوت یک دانش‌آموز و مجروحیت چند دانش‌آموز دیگر در اثر آتش سوزی در مدرسه با بخاری نفتی برگزار شد، با برخورد نیروهای حراست آموزش و پرورش و کارکنان این وزارت‌خانه مواجه شد و به گفته دانشجویان بخاری مذکور توسط این نیروها ضبط شد.

تا کی باید نو گل های پرپر داشته باشیم؟؟؟
موافق ها نظر بدییییییین



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - سه شنبه 91 آذر 22 :: 10:0 صبح
...
...



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - دوشنبه 91 آذر 21 :: 10:27 عصر
شمارید برادران... بشمارید...
آن صد تومانی را ببینید! آن را پیرمردی به داخل ضریح
انداخته که شبها از غصه بی پولی و ترک تحصیل اجباری فرزندش خواب ندارد...
آن پانصد تومانی را آن جوان بیکار انداخته که پدر نامزدش گفته اگر تا آخر ماه نتواند کار درست و حسابی گیر بیاورد، دختر را به عقد کسی دیگر در خواهد آورد...
بشمارید برادران...
حاج آقا! ببخشید وسط کارتان مزاحم میشوم، آن دو هزارتومانی را میبینید؟ پدر آن
طفل معصوم سرطانی با هزار امید آن را انداخته بلکه برادران صاحب قدرت رحمی کنند و داروی سرطان را با ارز آزاد هم که شده وارد کشور کنند...
بشمارید آقایان بشمارید که نذر و نیاز و احتیاج فراوان است...
نمیدانم آن هزارتومانی چروک که پیرزن نگون بخت در ضریح انداخت بلکه خداوند عالم رحمی کند و صاحب خانه اش مهلتی دوباره به او بدهد کجاست. بشمارید بلکه آن اسکناس هم پیدا شود...
فقط بفرمایید چطور میتوانیم جواب این همه محبت و تلاش و زحمت شما را بدهیم؟
چون میدانیم که شما ابدا کیسه ای ندوخته اید و فقط و فقط از برای رضایت پروردگار این رنج را بر خود هموار کرده اید.
بشمارید برادران... بشمارید...
تا درد و محنت و جهل و خرافه هست، شما حالا حالاها باید بشمارید...
بشمارید برادران... بشمارید... آن صد تومانی را ببینید! آن را پیرمردی به داخل ضریح انداخته که شبها از غصه بی پولی و ترک تحصیل اجباری فرزندش خواب ندارد... آن پانصد تومانی را آن جوان بیکار انداخته که پدر نامزدش گفته اگر تا آخر ماه نتواند کار درست و حسابی گیر بیاورد، دختر را به عقد کسی دیگر در خواهد آورد... بشمارید برادران... حاج آقا! ببخشید وسط کارتان مزاحم میشوم، آن دو هزارتومانی را میبینید؟ پدر آن  طفل معصوم سرطانی با هزار امید آن را انداخته بلکه برادران صاحب قدرت رحمی کنند و داروی سرطان را با ارز آزاد هم که شده وارد کشور کنند... بشمارید آقایان بشمارید که نذر و نیاز و احتیاج فراوان است... نمیدانم آن هزارتومانی چروک که پیرزن نگون بخت در ضریح انداخت بلکه خداوند عالم رحمی کند و صاحب خانه اش مهلتی دوباره به او بدهد کجاست. بشمارید بلکه آن اسکناس هم پیدا شود... فقط بفرمایید چطور میتوانیم جواب این همه محبت و تلاش و زحمت شما را بدهیم؟ چون میدانیم که شما ابدا کیسه ای ندوخته اید و فقط و فقط از برای رضایت پروردگار این رنج را بر خود هموار کرده اید. بشمارید برادران... بشمارید... تا درد و محنت و جهل و خرافه هست، شما حالا حالاها باید بشمارید...



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - دوشنبه 91 آذر 21 :: 12:32 صبح
موضوع انشاء : چگونه در آتش سوختید؟

به نام خدا
...چون ما بدبخت هستیم باید در آتش بسوزیم!
می شود بقیه انشایم را ننویسم؟! دستم کمی سوخته! البته نه به اندازه هم کلاسیم که رفت!
اشک.
پایان

سیران یگانه روحت شاد و یادت گرامی



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - دوشنبه 91 آذر 21 :: 12:25 صبح

روزگار نو: مردی خیابانگرد و بی خانمان در عشقش به دختری زیبا کامیاب شد و دنیای وبگردها را به هم ریخت!

با این که برادر دخترک داستان عشق خواهرش را در اینترنت منتشر کرد، اما هنوز هم باورش برای بسیاری دشوار است.

عشق عجیبی که طوفان به پا کرد! +عکس


حکایت این عشق اما مثل بسیاری از عشق ها تکراری است: سلام! دخترک گفته: این مرد چروکیده را هر روز در مسیر کارش می دیده و به سلامش پاسخ می داده  تا بالاخره روزی قرار ناهار می گذارند.... دخترک افزوده: تونی از خاطراتش در ارتش می گفت و می گوید و من از دغدغه هایم در زندگی شخصی....

عشق عجیبی که طوفان به پا کرد! +عکس
حلقه ای که آقا برای عشقش تهیه کرده؛ عاشق خیابانگرد است اما با ذوق



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - یکشنبه 91 آذر 20 :: 12:28 عصر
آثار تاریخی ما ارزشش اینه؟
همش به مسجد سازی برسید و مسجد تمیز کنید و لی آثار که تاریخ و هویت مارو نشون میده رو ول کردید
خبرگزاری میراث فرهنگی: آغاز فصل سرما برای محوطه‌ تاریخی پارسه ـ پاسارگاد همواره تنش‌زا بوده است.

با اینکه میزان تخریب‌های انسانی‌ به‌واسطه مدیریت علمی پایگاه، به پایین‌ترین حد ممکن رسیده اما تغییر فصول، شرایط جوی و آلاینده‌های محیطی هنوز تهدید‌های جدی به‌شمار می‌روند.

گفته می‌شود درحال‌حاضر روند تخریب‌ها از مرز ترک‌ و شکاف گذشته و فرسایش و ترکیدگی سنگ‌ها را سبب شده‌است.



 بسیاری از کارشناسان و فعالان میراث‌فرهنگی با اعتراض به چگونگی شرایط حفاظتی آثار، تمهیدات فعلی را برای جلوگیری از آسیب‌های طبیعی و آلاینده‌های محیطی کافی نمی‌دانند.
 
پس از گذشت 33 سال از ثبت جهانی مجموعه تخت جمشید و 8 سال از محوطه تاریخی پاسارگاد در فهرست یونسکو هنوز شرایط حفاظتی و جلوگیری از آسیب‌های مخرب رضایت‌کننده توصیف نمی‌شود.

هنوز مطالعات در رابطه با خطر عوامل جوی و آلاینده‌های محیطی روی این مجموعه‌های جهانی رضایت‌بخش نیست. باران که می‌بارد، چاله‌های آب در تخت‌جمشید، یکی پس از دیگری شکل می‌گیرد. کاخ خزانه بر اثر تجمع‌ آب‌‌ باران تبدیل به خزینه می‌شود و نفس صدستون هم به‌شماره می‌افتد.
 
فعالان‌میراث‌فرهنگی اما معتقدند میزان فرسایش آثار در فصل سرما چند برابر می‌شود. «امین طباطبایی»، یکی از فعالان میراث‌فرهنگی در استان فارس است.

او می‌‌گوید: «زمانی‌که پاسارگاد در فهرست میراث جهانی قرار گرفت، همگان امیدوار بودند که این موضوع بهانه‌ای باشد برای حفاظت دقیقتر و بیش از پیش آثار باقی مانده از دوران هخامنشی، اما هر چه از آن تاریخ دورتر می‌شویم، میزان فرسایش آثار بیشتر و بیشتر می‌شود.»
 
به‌گفته وی، هر چند در محوطه میراث‌جهانی پاسارگاد برای کنترل آسیب‌رسانی به محوطه توسط بازدیدکنندگان تدابیر مناسبی اندیشیده شده اما متولیان این اثر جهانی، گویا فراموش کرده‌اند که بیشترین فرسایش در پاسارگاد ناشی از عوامل طبیعی است.



اگر طی 10 سال گذشته چند بار به پاسارگاد رفته باشید، متوجه خواهید شد که در بسیاری از کاخ‌ها، هوازدگی و از هم‌گسستگی سنگ‌ها به صورت روزانه رو به افزایش است. بسیاری از پایه ستون‌ها با مشکل هوازدگی دست و پنجه نرم می‌کنند.
 
این فعال میراث‌فرهنگی ادامه می‌دهد: «برخی شالی ستون‌ها همچنان روی خاکی که در تمام فصل بارندگی خیس و مرطوب و گلی است و در بهار و تابستان انواع گیاهان از اطرافشان می‌رویند، نگهداری می‌شوند. مهمترین نقش‌برجسته پاسارگاد یعنی نقش انسان بالدار  هم روز به روز محوتر می‌شود و با همین روند شاید چند سال دیگر تنها جرز دیواری که روی آن قرار گرفته است باقی مانده باشد.
 
اما «مازیار کاظمی» سرپرست پیشین مجموعه تخت‌جمشید به 3 عامل؛ آلاینده‌های محیطی، شرایط جوی و عوامل بیولوژیک اشاره می‌کند و می‌افزاید: «آلاینده‌های محیطی که ناشی از میزان گازهای متصاعد شده از مراکز صنعتی چون پتروشیمی و شهرک‌های صنعتی در اطراف تخت جمشید و همینطور دود حاصل از آتش‌سوزی زمین‌های زراعی است، عوامل آسیب‌زا به‌شمار می‌روند که در تخت‌جمشید بیشتر و در پاسارگاد کمتر دیده می‌شود.



به‌گفته کاظمی تغییرات فصلی و شرایط جوی و عوامل بیولوژیک از مهمترین تهدیداتی به‌شمار می‌روند که گریبان مجموعه‌های جهانی پارسه و پاسارگاد را گرفته‌اند.
 
این کارشناس اعتقاد دارد، هوازدگی یکی از مشکلات ثابت و همیشگی مجموعه‌های سنگی کشور است. چنانچه پس از تخریب‌های انسانی شدیدترین آسیبی که بناهای تاریخی وارد می‌آید، هوازدگی و فرسایش محیطی در محوطه‌های باز است.

اما در رابطه با این مسئله یک واقعیت را باید پذیرفت و آن اینست که محوطه‌های تاریخی موزه نیست و قابلیت کنترل 100 درصد روی آن وجود ندارد. محوطه‌ای که در فضای باز قرار دارد خواه ناخواه رو به اضمحلال می‌رود و این شرایط برای محوطه‌های خارج از کشور هم صدق می‌کند.



از آنجایی‌که نوع سنگ‌های پارسه و پاسارگاد آهکی هستند و از قابلیت انتقال رطوبت برخوردارند بنابراین نزولات جوی باعث بالا رفتن رطوبت سنگ‌ها و باد باعث افزایش تعرق در سطوح سنگ‌ها می‌شود و با پایین آمدن دما، همین رطوبت باعث یخ‌زدگی و به مرور زمان سبب ایجاد ترک و شکاف در آثار می‌شوند. اتفاقی که شرایط جوی باعث آن شده و به‌گفته کارشناسان گریزی هم از آن نیست.
 
اما کاظمی صرفنظر از عوامل طبیعی به آلاینده‌های محیطی تاکید می‌کند. چراکه به‌گفته این کارشناس اگر نمی‌توان جلوی عوامل و شرایط جوی را گرفت اما می‌توان بر آلاینده‌های جوی انسانی کنترل و نظارت داشت و آن‌ها را به‌حداقل رساند.

پتروشیمی و شهرک‌های صنعتی در اطراف تخت جمشید و دود حاصل از آتش‌سوزی زمین‌های زراعی آسیب‌هایی است که باید هر چه‌سریعتر به رفع آن‌ها پرداخت.
 
اما دسته سوم عوامل مخرب به عوامل بیولوژیکی بر می‌گردد. جاندارانی که به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم روی بناهای تاریخی تاثیر می‌گذارند جزو این دسته به‌شمار می‌روند. گلسنگ‌ها هم جزو این ساختار محسوب می‌شود.



کاظمی در این‌باره می‌گوید: پرندگان با نفوذ در جداره‌ها برای لانه‌سازی و خزندگانی چون موش خرما با حفر تونل اثر را مورد تهدید قرار می‌دهند.

هر چند در مجموعه پارسه و پاسارگاد روند تخریب این دسته از جانداران به‌دلیل رفت‌و آمدهای انسانی بسیار اندک است. اما مسئله‌ای که مشهود است گسترش گلسنگ‌ها روی آثار تاریخی است.
 
سالهاست روش‌های مبارزه با گلسنگ‌ها، فیزیکی بوده است به‌طوری‌که گلسنگ‌ها تنها از روی سطح برداشته می‌شود و با تغییر شرایط جوی و رطوبت دوباره رشد و نمو خود را از سر می‌گیرد.
 
این درحالی است که سرپرست پیشین مجموعه تخت جمشید مطالعاتی که درخصوص جلوگیری از رشد گلسنگ‌ها صورت گرفته را بسیار اندک می‌داند.



به‌گفته وی، با اینکه در سطح مطالعاتی یکسری پیشنهادات مطرح شده اما از آنجایی‌که هنوز صاحب‌نظری در مباحث حفاظت آثار در مقابل گلسنگ وجود ندارد و همکاری‌ و مشارکت بین‌المللی  مسائل مربوط به بودجه یکی از مشکلات آن است هنوز  اتفاقی خاصی این رابطه وجود نداشته است.

صرفنظر از مسائل حفاظتی، در محوطه 160 هکتاری پاسارگاد که بخش عمده‌ای از مسیر بازدید آن پیاده‌رو است، برای بازدیدکنندگان از مجموعه کمترین امکانات رفاهی نیز در نظر گرفته نشده است.

طباطبایی در این‌باره می‌گوید: «در تمام این محوطه گسترده، نه‌تنها کافی‌شاپی دیده نمی‌شود که برای استراحت همزمان 20 نفر باردیدکننده صندلی وجود ندارد. این درحالی‌است که برای بازدیدی که ممکن است بیش از 2 یا 3 ساعت به طول انجامد، تنها یک یا 2 آبخوری که یکی در محل وروی مجموعه است و دیگری در میانه‌های آن، امکانات دیگری موجود نیست!

به‌گفته وی، درد مشترک بسیاری از آثار تاریخی کشور در اینجا هم وجود دارد. راهنما برای معرفی مجموعه پیش‌بینی نشده است و بسیاری از مردم هنگامی که بازدیدشان پایان یافت، چیز زیادی بر دانسته‌هایشان افزوده نشده است.
 
اما در مورد تخت‌جمشید، شرایط بهتر است. مجموعه میراث جهانی حفاظت فیزیکی را نسبت به سال‌های گذشته بهتر کرده است. بسیاری از آثار با دیواره‌های محافظ شیشه‌ای که در فاصله خوبی از نقش‌ها قرار دارند، محافظت می‌شوند و بازدید کننده در بیشتر مناطق به نقوش دسترسی ندارد.

اما سرپرست پیشین تخت‌جمشید تاکید دارد که پیشروترین آسیب‌ها در محوطه‌های تاریخی عوامل انسانی هستند.

موضوعی که به‌دلیل اجرای علمی طرح مدیریت بازدیدکننده در پایگاه پارسه، پاسارگاد و چغازنبیل سبب شده که این آسیب‌ها به‌کمترین میزان خود برسد.

در این مجموعه‌ها برخلاف دیگر محوطه‌‌های تاریخی کارشناسان و ناظران کاملا متوجه هستند که چگونه مسیر و بازدید‌کنندگان را به‌صورت علمی مدیریت کنند.
 
این‌درحالی است که با توجه به حجم بازدیدکنندگان مسیرها مشخص و کارکنان پارسه و پاسارگاد با برنامه مدون سالیانه راهکارهای جدید در نظر می‌گیرند.



موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - یکشنبه 91 آذر 20 :: 12:4 عصر

تنهای تنهایم

دلی پر زخون دارم

از این دنیای بی احساس

به حد مرگ بی زارم

از این روزای غمگینم

چه احساس بدی دارم

داره باورم میشه

که خودم رو هم نمیشناسم

اگر چه دست من سرده

دیگه خونی تو قلبم نیست

ولی تا آخرین لحظه

به امید تو میمانم

تویی که حتی نمیشناسم

تویی که عشق من هستی

تویی که همه درهای خوشبختی رو

به روی من بستی

 

(شعر از خودم-بهزاد)ببخشید اگه قافیش خوب نبود




موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - شنبه 91 آذر 19 :: 10:54 صبح
طنز، شهروندان مختلف هنگام غرق شدن

- شهروند مسئولیت پذیر: برای حلِ مشکل با آتش نشانی تماس می گیرد.

- شهروند خبرنگار: با یکی از ملوانان کشتی به عنوان «جوان موفق» مصاحبه ای انجام می دهد.

- شهروند ملوان: به خبرنگار می گوید که از کودکی عاشق ملوان زبل بوده و این کار را به صورت حرفه ای از قایق پدالی هایِ قو شکل، شروع کرده است.

- یک مقام مسئول: وعده می دهد در عرض دو ماه سوراخِ کشتی را تعمیر کند.

- دومین مقام مسئول: قایق های نجات را تفکیک جنسیتی می کند.

- مسئول مربوطه: سوراخ شدن کشتی را تکذیب می کند.

- مسئول عملگرا: سعی می کند آب جمع شده در کشتی را با قاشق چایخوری خالی کند.

- دولت: چه کسی گفته که کشتی با سوراخ شدن غرق می شود؟

- شهرداری: در مراسم انداختن اولین قایق نجات در آب شرکت می کند و پس از یک سخنرانی دو ساعته، روبان افتتاح را قیچی می کند.

- مجلس: برای پرسیدن سوال از کاپیتان کشتی، امضاء جمع می کند اما تعداد امضاها متغیر است و امکان شمارش آن وجود ندارد.

- شهروند روسی: یک تماس مشکوک می گیرد. نیم ساعت بعد یک زیردریایی برای نجاتش به روی آب می آید و فقط شهروند روسی را با خود می برد.

- شهروند کویتی: نوبت نفر اولِ صفِ جلیقه نجات را به قیمت یک دینار می خرد.

- شهروند آمریکایی: به خاطر انتخاب مجدد اوباما و ناامیدی از بهبود شاخص های زندگی در آمریکا، جیب هایش را پر از سنگ می کند تا زودتر غرق شود!

- شهروند انگلیسی: از داخل جیبش یک فندک بیرون می آورد و با زدن یک دکمه، فندک تبدیل به یک قایق موتوری می شود. بعدها یکی از مسئولین اعلام می کند که او یک جاسوس معروف به اسم جیمز باند بوده است.

- شهروند روشنفکر: بیانیه ای با عنوان «پارادایم های پوزیتیویسم برای عبور از شرایط گذارِ غرق شدگی به ساحل امن ثبات» را به دو زبان آلمانی و فرانسوی می نویسد و آن را با صدای بلند برای مردم می خواند.

- شهروند دانشجو: با نشان دادن کارت دانشجویی می تواند جلیقه نجات را به نصف قیمت بخرد.

- مهشید روز بخیر: قیمت فروش جلیقه های نجات را به صورت لحظه ای اعلام می کند.

- دوربین صدا و سیما: مناظر زیبایی از دریا و غروب خورشید را نشان می دهد.

- شهروند خانه دار: مشغول پختن کتلت است. سپس کتلت ها را با گوجه و سبزی خوردن به صورت ساندویچی، لقمه می کند و به شوهرش می دهد تا در هنگام نجات پیدا کردن گرسنه نماند!

- شهروند سادیسم درا: به دروغ اعلام می کند در کابینش تعداد زیادی جلیقه نجات دارد و می خواهد آنها را بفروشد. جماعت زیادی برای خرید جلیقه نجات جلوی کابینش صف می بندند.

- شهروند تازه ازدواج کرده: چندتا از عکس های آتلیه ای عروسی اش را با میخ طویله به دیوار کابینش می کوبد که باعث سوراخ شدن دیواره کشتی و غرق شدن آن می شود




موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - جمعه 91 آذر 18 :: 9:38 صبح
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >   
لوگو
من پسری هستم فوق العاده فعال.پر انرژی و سعی میکنم خاکی باشم.دوست دارم همه رو از خودم راضی نگه دارم.دوستون دارم هم وطنای من
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 9
  • کل بازدیدها: 380399
به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم محفوظ است