خسته از دلتنگی مجهول قلبم
برای آخرین بار اینه حرفم
که ای خدا ،کجای زندگی اشتباه کردم
خسته از خیابونای خلوت
دلتنگ آغوش گرمت
عاشق احساس نرمت
بریده از عذاب و وحشت
تا به کی کنار پنجره
تا به کی گوشه پیاده رو
تا به کی خیره به صفحه موبایل
فریاد زنان از ته دل به تو گویم که نرو
تنهاتر از همیشه
سردتر از گذشته
پریشانتر از قبل
ویران شده شهر تنهاییم
مرا در تنهاییم تنها مگذار
موضوع مطلب :