سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
این وبلاگو واسه همه بروبچ طراحی کردم.امیدوارم خوشتون بیاد.نظر بزارین تا با کمک هم مشکلات وبلاگو رفع کنیم. با تشکر بهزاد
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


من پسری هستم فوق العاده فعال.پر انرژی و سعی میکنم خاکی باشم.دوست دارم همه رو از خودم راضی نگه دارم.دوستون دارم هم وطنای من

 اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- اطلاعیه جدید راهنمایی رانندگی: پیرو مشکل آلودگی هوا، امروز تنها خودروهایی که سه رقم سمت راست پلاک آنها بر 17 بخش پذیر است اجازه تردد دارند.

2- اینایی که رژیم سخت می گیرن، خودشونو تیکه تیکه می کنن و یک عالمه لاغر می شن؛ بعد ازشون سوال که می کنی چیکار کردی انقد لاغر شدی؟ می گن هیچی همینطوری ... اینا همونایی هستن که تو مدرسه خر می زدن می گفتن هیچی نخوندیم و بعد از ریشه یابی به این نتیجه می رسیم که اینا همونایی هستن که دمپایی توالتو خیس می کنن!

3- پوست کنار ناخن از خیانتکارترین پوست هاست، اولش فقط یه ذره گوشه ناخنه اما تا می کشیش تا زیر زانوت میاد پایین!

4- یه سوال فنی:
چرا «فوت» سرده و «ها» گرمه؟
مگه جفتشون از دهن در نمیاد.

5- من موندم این مخترع نون تافتون چه فکری کرده که این همه سوراخ گذاشته رو این نون؟
یه لقمه حسابی نمی شه گرفت، همش نشت می کنه

6- سال هاست که رنگ برگ ها از پشت پنجره مدام تغییر می کنند و تقویم ها ورق می خورند و من لیسانم رو هم گرفتم اما هنوز بابا بزرگم به پرتقال می گه پرتخال!

7- اصلا روزایی که می خوام با مامانم برم فروشگاه زنجیره ای که خرید که از کله سحر با ذوق بیدار می شم ... بس که ازون کالسکه خریدا دوس می دارم!

8- توی تموم زندگیم فکر می کردم هوا مجانیه تا اینکه یه بسته چیپس خریدم

9- همیشه وقتی آی فون خونه زنگ می زنه بابام به جای اینکه جواب آی فونو بده منو نگاه می کنه می گه «کیه؟!»

10- ما به جمله «همیشه حق با مشتری است« اعتراض داریم (امضا: جمعی از سیارات منظومه شمسی)

11- چند روز پیش سر خیابون منتظر تاکسی بودم
یه آمبولانس قبرستون از بغلم رد شد رو شیشه اش نوشته بود: تا حالا فکر کردی آخرین مدل ماشینی که سوار می شی چیه؟ زور نزن مسافر خودمی

12- سر جلسه به دوستت که هیچی نخونده کل سوال ها رو برسونی و برگه هاتون با هم مو نزنه، نمره او بیشتر می شه، شک نکن

13- یکی از فانتزیام اینه که شوهرم مهندس باشه بعد منم صدا کنن خانوم مهندس، ببینم مهندس بودن چطوریه!

14- امتحان وسیله ست، نمره دست استاده، الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونیا! (انجمن شیاطین)

15- این وقتی که من واسه برنامه ریزی برای درس خوندن می ذارم اگه واسه خود درس خوندن می ذاشتم الان واسه تز دکترام در تلاش بودم!

16- اونقدری که مامانم رو ست بودن قاشق چنگالاش حساسیت به خرج می ده، رو من حساس نیست.
حالا من یکیشو گم کنم! مثلا چی می شه مادر من؟

17- وقتی از کسی عصبانی می شید یه لیوان آب یخ بردارید
نخورید، بپاشید تو صورتش تا آدم شه

18- یکی از فانتزیام اینه که وقتی بهم خوراکی تعارف کردن بگم: «مرسی ... الان میل ندارم»
لامصب این جمله خیلی با کلاسه ولی نمی دونم چه حکمتیه که من همیشه و همه جا میل دارم!

19- به یارو می گن شعر سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز از کیه؟ می گه یه راهنمایی بکن. می گن اسم شاعرش هم تو شعر هست. می گه آهان فهمیدم، جواد نکونامه!

20- یکی از فانتزیام اینه که یکی از کلیه هامو به کسی اهدا کنم و بعد از مرگم مامانم بره سرشو بذاره رو پهلوی طرف و بگه ای وای بوی کلیه بچه مو می ده!

21- از لقمان پرسیدن فندک داری؟
گفت از بی ادبان!
(طفلک این اواخر شرطی شده بود، من از شما معذرت می خوام)

22- بهتر نبود پشه ها به جای خون، چربی های اضافمون رو می خوردن؟

23- آدم ها دو دسته اند: «دوستت دارم ها» و «منم همینطورها»

24- سال ها برای برابر زنان و مردان تلاش کردیم و بالاخره تونستیم حق مش کردن مو، سوراخ کردن گوش و برداشتن ابرو را به آقایان تقدیم کنیم

25- بعضیام پیژامه ن، فوقش بشه باهاشون تا سر کوچه رفت

26- بابا بزرگم 80 سالشه همیشه اصرار می کنه که بذارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید؟ می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم.

یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش.
رفته نونوایی محل به همه اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر، تو این سن و سال، منِ پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارو هم بگیرم!

27- بچه بودم یه بار کارنامه ام رو خراب کرده بودم، به یه مرده تو خیابون قضیه رو گفتم که بیاد خودشو پدرم جا بزنه کارنامه مو بگیره، یارو هم قبول کرد.
رفتیم کارنامه رو گرفتیم، یهو جلو مدیر و ناظم زارت خوابوند تو گوشم که این چه وضع درس خوندنه؟!
منم زارت یدونه زدم بهش گفتم به تو چه!
ناظم گرخیده بود گفت اینا دیگه کین؟
یارو کمربندشو درآورد افتاد دنبالم تو حیاط مدرسه!

28- یکی از فانتزیام اینه که موهام فر باشه توش پیتزا درست کنم

29- هیچی ترسناکتر از این نیس بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده
حالا دو ساعت باید بشینی فکر کنی ببینی چی قایم کرده بودی و آیا کشف شده یا نه؟

30- کارت شارژی رو که مغازه دار 4700 می خره و ما 5200 می خریم و 4900 شارژ می کنه، بهش می گن 5000 تومنی

31- شما هم مثل من وقتی می خواید صدای تلویزیون رو کم و زیاد کنید حتما باید عددش رند باشه؟ یا من فقط اینجوریم؟!

32- هموطن عزیز!
در این آیین نامه راهنمایی و رانندگی، بخش حق تقدم اشاره به قیمت خودروی شما نشده است.

33- سه ماه صبح ها زود بیدار می شی عادت نمی کنی، فقط کافیه سه روز دیر بلند بشی ... همچین عادت می کنی

34- دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو می گه الو!

35- داداشم نوجوون بود می رفت باشگاه کونگ فو و کشتی، منم اون موقع ها بچه بودم

هر وقت که تو باشگاشون یه فن جدید بهشون یاد می دادن میومد خونه رو من اجرا می کرد.

منم به ازای هر فن پول می گرفتم! یعنی از کوچیکی من با این همه رنج و سختی پول در می آوردم.




موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - چهارشنبه 91 بهمن 12 :: 11:0 صبح

لوگو
من پسری هستم فوق العاده فعال.پر انرژی و سعی میکنم خاکی باشم.دوست دارم همه رو از خودم راضی نگه دارم.دوستون دارم هم وطنای من
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 28
  • بازدید دیروز: 240
  • کل بازدیدها: 388508
به سایت ما خوش آمدید
نام و نام خانوادگی      
آدرس ایمیل      
کلیه حقوق این وبلاگ برای حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم محفوظ است